گمان اینکه علم آمار ، همان علم ریاضی ست نادرست است البته که در این علم ، قوی بودن پایه ریاضیات یکی از رکن های اساسی در نظر گرفته می شوند اما روش های ریاضی و آماری کاملا با یک دیگر متفاوت هستند.
روش های ریاضی روش های قیاسی هستند یعنی از کل به جز .
برای مثال می گوییم مجموع زوایای یک مثلث 180 است و این حکم در مورد هر مثلثی بدون در نظر گرفتن طول و اضلاع مشخص است .
ولی آمار روشی استقرایی است یعنی از جز به کل .
برای مثال با فراهم آوردن نمونه های آزمایشگاهی در چند مرحله درباره میزان قند خون افرادی با احتمال 95 درصد صحبت می کنیم و این نتیجه تا زمانی معتبر است که داده های جدید ، فرضیه های فوق را تایید کنند.
در ریاضیات هم مانند آمار استقرای ریاضی وجود دارد اما نتیجه این اثبات همیشه درست است پس با اینکه آمار به ریاضی بستگی دارد ولی شاخه ای از آن نیست و پدیده آماری از اجتماع و داده هاست .
ریاضی پشتوانه نظری آمار است به گونه ای که پشتوانه نظری بسیاری از رشته های دیگر مانند رشته های فیزیک و مهندسی است.
در ریاضی همه امور قطعی است ولی در آمارهمه امور بصورت تصادفی مورد بررسی قرار می گیرند که این امور تصادفی از قوانین احتمال پیروی می کنند و با منطق فازی و عدم قطعیت سرو کار دارند.
بنابراین کاربرد اصلی آمار در موقعیت هایی که عدم قطعیت پیشامد ها و اندازگیری وقایع رخ می دهد ، مورد استفاده است که دنیای امروزی دنیای عدم قطعیت هاست و این خود نشان دهنده جایگاه والای آمار ، استفاده و کاربرد آن می باشد.